.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
وقتی کِشتی کشاورزی به گِل می نشیند
(نقدی بر پایه های لرزان کشاورزی در گیلان)
وقتی کِشتی کشاورزی به گِل می نشیند

به عقیده ی کارشناسان و دانشمندان زمان، در دنیای امروز یکی از بحران های اصلی که جامعه ی بشری در آینده با آن روبرو خواهد بود"بحران غذا" است.

از این رو کشورهای پیشرفته و توسعه یافته ی عصر ما این خطر را احساس کرده و همیشه سعی در خودکفا شدن داشته اند، علاوه بر آن پا را فراتر نهاده و به صادرات نیز پرداخته اند و می پردازند.
در آن طرف میدان هم کشورهای فقیری هستند با مردمی بیچاره و گرسنه که هر روز با سوء تغذیه و مرگ دست و پنجه نرم می کنند، فاصله ی این دو طبقه هم به اندازه ای است که شاید اگر صدها سال کشورهای پیشرفته را از مسیر پیشرفت باز داریم تا فرصتی شود برای بازماندگان این قافله، باز هم آنها نتوانند خود را به میزانی از توسعه برسانند!،این واقعیتی است تلخ که به هر حال در دنیای امروز وجود دارد.

در این بین باید دید جایگاه کشور ما کجاست و این خطر تا چه حدی به ما نزدیک است، بیان این نکته نیز ضروری است که نویسنده صرفا به عنوان یکی از افراد این جامعه سخن می گوید و نه به عنوان یک کارشناس مسائل اقتصادی-اجتماعی!

در کشور ما همیشه دغدغه ی خودکفا شدن (بخصوص در کالا های اصلی) وجود داشته و شاید در این رابطه برنامه ریزی ها و سیاستگذاری های زیادی شده باشد، اما در عمل نتایج به دست آمده آنطور که باید و شاید نبوده است که خود دلایل فراوان دارد و از حوصله ی این مقال و نیز صلاحیت نویسنده خارج است، پس بهتر است بحث را در محدوده منطقه ی خودمان پی بگیریم.

همه می دانیم که در استان ما گیلان برنج و چای دو محصول اصلی هستند،هر چند نباید از سایر محصولات (مثل مرکبات، فندق، گردو، انواع آبزیان، پیله ابریشم و...) غافل شد، اما آنچه نمود بارزتر و حیاتی تر برای مردم منطقه دارد همان دو محصول به اصطلاح استراتژیک است. دو محصولی که زندگی خیلی از خانواده های گیلانی به آن وابسته است، اما با این وجود همواره پایه های سستی داشته اند و در تاخت و تاز حوادث زمان دستخوش فراز و نشیب بسیار شده اند، این در حالی است که همه ی کشورهای پیشرفته اولین گام در خودکفایی را تثبیت شرایط برای کشاورزان و دادن اطمینان به آنها و دلگرم ساختنشان برای نیل به تولید و توسعه ی پایدار می دانند و به نوعی همواره به آنها تضمین می دهند، اما متاسفانه آنچه که در کشور ما مشاهده می شود گام های بلندی تا معیارهای جهانی فاصله دارد، چرا که وقتی همه ی نگاهها به آسمان دوخته شده و در انتظار باران است و تنها در اینصورت است که کشاورز آن سال محصول برداشت خواهد کرد (در صورتی که با احداث سدها و کانال کشی، حفر چاهای عمیق و به کارگیری سیستم های آبیاری تحت فشار و قطره ای و... می توان تا حدود زیادی مشکلات مربوط به کم آبی را حل کرد.) آن هم در منطقه ای که پرآب ترین جای ایران است، یا وقتی هر سال زمین های بیشتری یا بایر شده و یا کوچکتر و کوچکتر می شوند و در نهایت به ملک مسکونی یا تجاری تبدیل می شوند، از طرفی هزینه های سنگین در امور مختلف بر کشاورزان تحمیل می شود و صدها مورد ریز و درشت دیگر همه بر جهت مخالف کشاورز ایستاده اند، چگونه می توان انتظار داشت آینده ای درخشان برای کشاورزی ما؟! چطور می توان این سوال را پرسید که چرا جوانان گیلانی مهاجرت می کنند...؟!

این در حالی است که سود های کلانی در این بین به جیب کسانی می رود که شاید ذره ای در امر تولید و برداشت نقشی ندارند و بدنامی آن تنها برای کشاورزان می ماند، نمونه اش همین افزایش قیمت برنج در اوایل سال جدید است که فقط آثار منفی آن دامنگیر کشاورزان می شود، کشاورزی که تمام محصول خود را در همان ماه اول برداشت، به جهت بدهکاری به فلان ها نفر و فلان ها بانک فروخته است، حالا دیگر چیزی ندارد که بفروشد، اما این دلالان و سودجویان هستند که از این آب گل آلود ماهی های بزرگی می گیرند. با این وجود نیز اگر ماجرا به همینجا ختم می شد باز جای شکر داشت ولی همین افزایش قیمت به دنبال خود افزایش قیمت مواد اولیه، هزینه کارگر و سایر امور مربوط به کشاورزی و مزرعه را به دنبال داردکه با یک حساب سرانگشتی اینگونه می شود: درآمد همان درآمد قبلی و هزینه ها چند برابر افزایش!!

همه ی اینها که گفته شد تنها گوشه ای از گرفتاریهای مردم کشاورز منطقه ی ماست، هدف از بیان آنها هم فقط درددلی بیش نیست، وگرنه نویسنده خود خوب می داند که چه بسا از این نوع نوشته ها ، بسیاری خیلی بهتر و زیباتر و کامل تر از او نوشته اند اما به هیچ جا نرسیده و در واقع به قول ما از این گوش در بوده و از آن گوش دروازه!!

به راستی آیا ما با این روند خواهیم توانست به خودکفایی دست پیدا کنیم و این کِشتی به گِل نشسته را به آب برگردانیم یا اینکه این کِشتی در زیر خروارها گِل نیست و نابود خواهد شد...؟!

قضاوت را به شما واگذار می کنم.


وحید میرزائی


استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .
ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();
نظرات خوانندگان :

محمد 21 خرداد 1387
بنام خدا- دربرنامه ساعت 10.5 بعدازخبر شبكه دو سيماي جمهوري اسلامي ايران درمورد كمبود چاي دركشور گفتگوئي برگزارشد دراين گفتگو هيچ صحبتي ازچاي ايراني بعمل نيامد وبرنامه طوري تنظيم شده بود كه دردست مردم فقط چاي خارجي بود وگويا اگر چاي خارجي به كشور ازمبادي استان سيستان وبلو چستان واستان كردستان وارد كشور نشود ايران درماتم فقدان چاي خواهد سوخت وقتي رسانه ملي باين راحتي از كنار چاي ايراني رد ميشود شما ازبقيه مردم كه بلطف خائنين باين كشور چايرافقط خارجي ميدانند وچاي ايراني راغريبه ميدانند چه انتظار داشت ؟ ازاستاندار محترم گيلان ونمايندگان محترم مردم گيلان درمجلس ومتوليان چاي ايراني در گيلان خواهشمند است نسبت به بي اعتنائي به چاي ايراني را به سيماي جمهوري اسلامي كه از بيت المال اداره ميشود تذكر بدهند كه اينگونه بيگانه پرست نباشد -هموطن آذري

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 2.348 seconds.